شبکه های اجتماعی: اینستاگرام تلگرام

خودتخریبی

 | تاریخ ارسال: 1402/1/24 | 
سوال مهمی که شاید هر مراجعی می‌تواند برای حل مشکل روانشناختی‌اش و قبل از حضورش به جلسه درمان از خود بکند، این که چه رویکردی برای من مناسب است، و اما چرا روانکاوی؟
مطمئنا همه ی ما تجربیات زیادی داشته ایم و با تاثیراتی که از دیگران گرفته ایم هویت امروزمان را شکل داده ایم اما این تمام چیزی نیست که منجر به تشکیل هویت و شخصیت امروز ما شده، بحث فراتر از اینهاست…
تا بحال شده احساس بد و کسالت و ناامیدی و پوچی داشته باشید ولی همه‌چیز در محیط بنظر نرمال باشد و با هر ترفند و تکنیک‌های رایج هم نتوانید حال خوبی را تجربه کنید.
روان انسان از شگردهایی  برای بقا روان و عدم فروپاشی بر اثر آسیب‌های روانی استفاده می‌کند که در رویکرد روانکاوی مکانیسم های دفاعی‌ نامیده می‌شوند.
مکانیسم های دفاعی استراتژی های روانشناختی یا روانشناسی هستند که بطور ناخودآگاه برای محافظت از فرد در برابر اضطراب ناشی از افکار یا احساسات غیرقابل قبول مورد استفاده قرار می گیرند.
مکانیسم های دفاعی در سطح ناخودآگاه عمل می کنند و به جلوگیری از احساسات ناخوشایند (یعنی اضطراب) کمک می کنند و یا باعث می شوند چیز های خوب حس بهتری به فرد بدهند.

مکانیسم های دفاعی ذاتی و طبیعی هستند. هنگامی که آنها از حد خود خارج می شوند (مکرراً مورد استفاده قرار می گیرند)، ناهنجاری هایی مانند حالات اضطراب، ترس، وسواس یا هیستری ایجاد می شود.
و جایی که ما مملو از همه این هیجانات تغییر شکل داده شده می‌شویم، در این وضعیت آنها در سطح ناهشیار به عملکردهای پاتولوژی ما دامن می‌زنند، بدون اینکه در سطح هشیار متوجه باشیم.
کار روانکاو ، نه پانسمان سطحی آسیب و زخم،  بلکه التیام عمیق زخم‌های قدیمی سِر شده است که خود فرد آنها را به التیام می‌رساند.
اگر نیروهایی که بر افکار، احساسات و رفتار ما حاکم هستند ناخودآگاه باشند، ما قادر به کنترل آنها نخواهیم بود.آنها تصمیم گیری هایمان را هدایت می کنند و باعث تولید اضطراب و احساسات ناخوشایند می شوند. بنابراین شناخت بیشتر خودمان می تواند منجر به تصمیمات بهتر در زندگی مان شود.
روانکاوی برای چه کسانی مفید است که انجام شود

افرادی که مشکلاتی اعم از:

-مسائل جنسی
-اختلالات هویت
-افسردگی عموم افراد
-اضطراب
-اختلال شخصیت -وسواسی_جبری
-اختلالات و بیماری های روان تنی(میگرن، دردهای مزمن دستگاه هاضمه، دردهای ناشی از روان)
-فوبیاهای خاص
-خودتخریبی و خود سرزنشگری
-و دیگر مشکلات روانی که در طی زمانی متوالی وجود داشته اند..
دکتر نرگس رحمانی

کودک وابسته

 | تاریخ ارسال: 1401/12/20 | 
کودک وابسته
(سپیده پورنامداریان)
یکی از مهمترین هدف های فرزندپروری،پرورش کودکی مستقل است ،بعضی از والدین بعد از سنین نوزادی همچنان وابستگی کودک به خود را حفظ می کنندو حفظ این وابستگی آسیب هایی را هم برای کودک و هم برای والدین در بر دارد‌که در ادامه به انها اشاره ایی خواهیم داشت
خصوصیات والدین وابسته:
-فاصله گرفتن از فرزندشان ،برایشان سخت است و دوست دارند همیشه از نظر فیزیکی در کنار فرزندشان باشند.در مهمانی ها اغلب کودک را کنار خودشان یا روی پایشان میگذارند و دائم در حال مرتب کردن ظاهر فرزند خودهستند،مثلا موهایش را مرتب میکنند لباسش راصاف می کنند و... به جای کودک جواب می دهند
-والدین وابسته تمایل دارند،خودشان شخصا به کارهای کودکشان رسیدگی کنندو اجازه نمی دهند والد دیگر یا اقوام نزدیک در انجام کارهای شخصی کودک به آنها کمک کنند
-تمایلی به جدا کردن جای خواب کودک خود در سن مناسب نشان نمی دهند
-والد وابسته بیش از حد نگران فرزند خودش است و احساس میکند حوادث و خطرات زیادی در کمین فرزندش است و به این دلیل اجازه نمی دهد کودک به استقلال برسد  و برخی کارها  را که توانایی انجام انها را کسب کرده بطور مستقل انجام دهد و تذکرات آنها در مورد خطرات محیطی زیاد است و محیط اطراف را برای کودک بیش از  حدناامن توصیف می کنند
-والدین وابسته تذکرات کلامی زیادی دارند که باعث می شود کودک اعتماد به نفس کمی برای انجام دادن
 مستقل کارها و حل کردن مشکلات داشته باشند
-والدین وابسته برای کودک خود فرصت آزمون و خطا را فراهم نمی کنند

خصوصیات کودکان وابسته
-این کودکان صبر و تحمل کمی دارند و برای رسیدن به خواسته هایشان نمی توانند صبور باشند،به این دلیل که اغلب والدین آنها به سرعت و بی وقفه خواسته های آنها را براورده می کنند
-تحمل ناکامی را ندارند،در مواجهه با ناکامی به شدت واکنش نشان می دهند و ترس از شکست دارند و حتی تجربه باختن در بازیهای ساده برای این کودکان بسیار سنگین تمام میشود

-اعتماد به نفس کم
بدون حضور والدینشان توانایی و جرات انجام دادن کارهای شخصی خود را ندارند
-مهارت حل مساله ضعیف
به دلیل حمایت زیاد والدین در کارهای شخصی ،این کودکان مهارت حل مساله پایینی دارند و حتی در مواجهه با مشکلات کوچک احساس ناتوانی می کنند
-اضطراب و نگرانی
کودکان وابسته برای انجام کارها یا در مواجهه با بحران دچار اضطراب شدید و ناتوانی  میشوند
-ترس از دست دادن والدین در این کودکان گاهی حالت بیمارگونه پیدا می کند و آنها دائما نگران سلامتی اطرافیان خود هستند
-در محیط مهد کودک یا مدرسه این وابستگی را به معلم یا مربی یا دویت صمیمی خود منتقل میکنند و درصورت تغییر معلم یا نبود دوست صمیمی خود به شدت دچار اضطراب می شوند
-ادامه پیدا کردن وابستگیها تا سنین بزرگسالی که موجب می شود افردا موفقی در روابط خود نباشند،در روابط با دوستان ممکن است حقوقشان پایمال شد،بخاطر ترس از دست دادن ممکن است به دوستان خود باج دهند یا روابط نامناسب را تحمل کنند
-شکل گیری طرحواره وابستگی در کودکان وابسته
کودکان وابسته بدون حضور دیگران قادر نیستندکارهایشان را انجام دهند یا تصمیم بگیرند یا به تنهایی انتخاب کنندو دائم منتظر راهنمایی دیگران هستند
-ممکن است کارهای خود را نیمه رها کنند
-تنهایی نمیتوانند سفر بروند
از پذیرش مسئولیت های جدید اجتناب می کنند
-در سنین بزرگسالی وابستگی زیادی به والدین خود دارند در حدی که تصمیم میگیری برای استقلال و ازدواج یا زندگی مستقل برای انها بسیار سخت می شود
- وقتی میخواهند کار جدیدی را انجام دهند دائم در مورد آن سوال می پرسند،بیش از حد مشورت می کنند و مضطرب هستند
سپیده پورنامداریان