شبکه های اجتماعی: اینستاگرام تلگرام

او باید تغییر کند تا حال من خوب باشد!!!

 | تاریخ ارسال: 1399/6/25 | 
اولین شرط در یک ازدواج موفق این است که ما هرگز نباید تلاش کنیم همسرمان را تغییر دهیم.
متاسفانه اکثر زوجها هنگام مراجعه به مشاورمشکلات زیادی را عنوان می کنند و در نهایت اعتقاد دارند که اگر همسرشان تغییر کند و هر آن چه را که آنها اعتقاد دارند درست است انجام دهد قاعدتا" مشکلی نخواهند داشت . و در اصل به مشاور می گویند لطفا به ما بگویید چه کار کنیم تا همسرمان تغییر کند!!
در همین ابتدای امر باید متذکر شوم که در روشی که ما پیشنهاد می دهیم . هدف همسر نیست بلکه هدف اصلی خود من باید باشم. من باید تغییر کنم من باید انتخاب کنم و من باید مسئولیت اعمال و افکار و گفتارم را بپذیرم.
در این روش ما فرض می کنیم همسرمان نمی خواهد تغییر کند و هیچ قدمی هم بر نمی دارد.
با این فرض ما پیش خواهیم رفت.
زیرا اعتقاد داریم که هر کسی فقط می تواند خودش را تغییر دهد و البته این هم مستلزم این است که بخواهد تغییر کند. و در چنین شرایطی تلاش برای تغییر لازم است و بدون زحمت و تلاش هرگز نتیجه ای را دریافت نخواهیم نمود. 
وما معتقدیم بعد از این مرحله یعنی خواستن برای تغییر و تلاش برای تغییر بدون هیچ گونه فشار یا کنترلی بر همسر، خواه ناخواه طرف مقابل ما تحت تأثیر تغییرات ما خودش با کنترل و میل خودش پا پیش خواهد گذاشت و او هم تغییراتی را خواهان می شود. 
و اگر چنین اتفاقی هم نیفتد در نهایت این خود من هستم که انتخاب می کنم با همسری که به هیچ عنوان تغییری را پذیرا نیست بمانم یا نمانم و یا چگونه رفتار نمایم.
ولی قبل از هر رفتار و تصمیمی باید با خودمان صادق باشیم. و مطمئن باشیم که لااقل همه تلاشمان را بکار بسته ایم و زود قضاوت نکرده ایم.
بنابراین دوستانی که مایلند با این روش پیش روند می توانند با ما باشند و ما سعی خواهیم کرد به مرور مطالبی را برای رسیدن به یک ازدواج موفق بدون کنترل کردن دیگران ارائه دهیم.

در فرآیند مشاوره و زوج درمانی در بعضی موارد رد پای اعتیاد و یا وجود بعضی از اختلالات و بیماری ها دیده می شود که سبب بروز تعارض و اختلاف بین زوجین می شود. و در این شرایط کار درمان و بهبود کمی متفاوت تر خواهد بود.
ولی در بیشتر موارد اختلاف زوجین به دلیل نداشتن مهارت هایی خاص است. که ما تحت عنوان مهارت های زندگی به آنها می پردازیم. و من معتقدم این مهارت ها همچون فوت کوزه گری است. یعنی همه ما اصولی را می دانیم ولی متاسفانه در مورد جزئیات و یا نکات ریز و ظریف زندگی بی توجه هستیم و همان نکات ظریف بسیار تاثیرگذار در زندگی ما خواهند بود. یک مثال ساده بزنم. وقتی شما آشپزی می کنید مقدار ادویه و نمک از بقیه مواد بکار رفته در غذا کمتر است ولی تأثیر این مقدار کم در مزه و طعم غذای شما بسیار زیاد می باشد. 
در روند زندگی نیز نکاتی ظریف وجود دارند که توجه به آنها در کل زندگی ما بسیار موثر خواهند بود. و گاهی فراموش می شوند. 
و ما قصد داریم به مرور این نکات را توضیح دهیم. و هر کسی فراخور خودش با توجه به زندگی شخصی خود می تواند از این نکات بهره مند شود.
هر گاه ما از مهارت های زندگی حرف بزنیم منظورمان این است که هر کدام از ما قادر خواهد بود اطلاعاتی را یاد بگیرد و با تمرین به کار ببندد. منظور این است که این مهارت ها اکتسابی هستند و قابل یادگیری می باشند.
از طرفی وقتی شما اطلاعاتی را جمع آوری می کنید فقط دارید دانش کسب می نمایید ولی وقتی آن دانش را به عمل درآوردید یعنی تبدیل به مهارت شده است و کاربردی شده است. و تنها راه مهارت آموزی تمرین و تمرین و تمرین است و بس.
آنقدر باید هر مهارت را تکرار نمایید تا جزئی از افکار و رفتار شما شود. بی شک در ابتدای راه کمی سخت خواهد بود همچون کسی که رانندگی را یاد می گیرد ولی با تمرین تبحر لازم را به دست می آورد. مهارت های زندگی نیز دقیقا" همینطور هستند. ابتدا کمی دشوار بنظر می آیند و شاید برایتان سخت باشد ولی با تمرین و پشتکار به راحتی می توانید آنها را همیشه به کار بگیرید.
در فرآیند مشاوره این تجربه را داشته ام که مشکلات تعدادی از زوجین به خاطر نداشتن بعضی از این مهارت ها بوده است و با بکارگیری این مهارت ها روند زندگیشان تغییر کرده است. که ما تحت عنوان غنی سازی روابط زوجین با این دسته از زوج ها کار می کنیم.
بنابراین سعی خواهم کرد این مهارت ها را به مرور توضیح دهم . و گام به گام پیش رویم.

هررفتاری یک پیامد یا نتیجه دارد. اگر پیامد منفی باشد رفتار کاهش می یابد. اگر پیامد مثبت باشد رفتار افزایش می یابد.
ما معتقدیم به رفتارهای منفی نباید توجه کنیم. و از تنبیه استفاده نباید شود.
بهترین راه این است که فقط به رفتارهای مثبت توجه شود وقتی رفتار مثبت تقویت شود بی شک بیشتر هم تکرار خواهد شد.
برای مثال اگر همسری دیر آمد ما می گوییم بهتر است به رویش نیاورید . ولی اگر یک بار حتی چند دقیقه زودتر به خانه آمد باید این را تشویق کرد. و می توان گفت خیلی خوشحالم که زود به خانه آمدی. یا چه خوب امشب زود به خانه آمدی خیلی خوشحالم کردی. و یا ممنون که امشب زود خانه آمدی و از این قبیل جملات که می توان با خلاقیت خود جملات تازه و دلنشینی را به کار برد تا طرف مقابل تشویق شود. و ارزش کارش را درک کند و بفهمد این کار مثبت باعث خوشحالی خانواده شده است. 
و یا کار دلنشینی انجام دهیم و مثلا خیلی مهربانانه رفتار کنیم یا یک برنامه خوش آیند ترتیب دهیم و اعلام کنیم که چون امشب تو زودتر خانه آمدی من خیلی خوشحالم و به این خاطر است که اینقدر انرژی دارم.
حتی گاهی اگر از انجام یک کار مثبت مدت زمانی گذشته ، باید هراز چند گاهی آن کار مثبت را یادآوری کرد و به خاطر آن به نوعی از همسر تشکر نمود.
برای مثال: همسر شما در دو ماه قبل شما را به سینما یا یک تفریح خاصی برده یا یک کار خوبی انجام داده که شما را شاد کرده. شما می توانید بگویید: امروز یاد خاطره آن روز که سینما رفته بودیم افتاده بودم یادش بخیر خیلی خوش گذشته بود. ازت ممنونم که این خاطره را برایم ساختی. یادآوری اش بهم انرژی می دهد.
این طریق تشکر کردن می تواند تاثیر بسزایی در تکرار کارهای مثبت  داشته باشد.
یک نکته مهم این است که برای هر کار مثبت و خوش آیندی هرگز تشکر فراموش نشود. 
گاهی همسران می گویند وظیفه بوده یا هنر نکرده است یا کار مهمی نکرده یا می گویند پررو می شود !!
این باورها فقط باعث دور شدن همسران از یکدیگر می شود.
اگر می خواهید روز به روز به همدیگر نزدیکتر شوید و صمیمیتتان افزایش یابد باید برای هر کار خوب ، چه کوچک ، چه بزرگ و چه لطف و چه وظیفه ، از همسرتان تشکر کنید و بهترین روش نیز این است که نوع تشکرتان هم متنوع باشد و خلاقیت داشته باشید ولی اگر نمی توانید خلاقانه رفتار کنید حداقل با همان زبان ساده تشکر لفظی انجام دهید.

مطالب ارائه شده مربوط به همسران است هم خانم ها و هم آقایان. و وقتی مثال زده می شود برای درک بهتر مطلب می باشد و من تصور می کنم با یک مثال راحت تر مطلب تفهیم می شود و دوستان می توانند خودشان مثال های بیشتری را تداعی کنند.
در روابط روزمره، ما معتقدیم باید افراد دارای خلاقیت باشند همانطور که در مورد ظاهر و پوشش و آرایش خود خلاقانه عمل می کنید و تنوع و نوآوری را دوست دارید. در رفتار و گفتار نیز می توان این تنوع و نوآوری را لحاظ نمود. خلاقیت باید در سلام و احوالپرسی و خداحافظی و تشکر و ابراز عشق و علاقه و روابط جنسی و ... و در کل در همه امور کوچک و بزرگ روزانه ما دیده شود وگرنه یک سری اعمال و گفتار تکراری باعث ایجاد دلزدگی و روزمرگی شده و تبدیل به یک سری رفتارهای مکانیکی می شود که هیچگونه جذابیتی وجود نخواهد داشت و نتیجه خوشایندی هم نمی توانیم داشته باشیم.
برای مثال:
خانم شما غذایی را درست کرده شما می توانید مثل همیشه فقط بگویید : دستت درد نکنه. که این جمله وقتی همیشه تکرار شود ممکن است شنیده هم نشود و به کرات شنیده ام که خانمها می گویند شوهرم اصلا" قدردان زحمات من نیست! و مرد می گوید اینطور نیست!
می توانید این جمله تکراری دستت درد نکنه را هم نگویید. بعد از خوردن غذا وقتی دارید تلویزیون تماشا می کنید و یا حتی روز بعد، به همسرتان بگویید وای مزه شام دیشب هنوز در دهانم است خیلی خوشمزه بود. این یعنی دستت درد نکنه. و البته بسیار تاثیرگذارتر از جمله تکراری و همیشگی تان خواهد بود.
یا بگویید بهت پیشنهاد می دهم بروی رستوران سرآشپز بشوی مطمئنم عالی خواهی بود.
می توان تصور کرد با چنین جملاتی چه تاثیر شگرفی بر همسرتان خواهید گذاشت. حداقل یک هفته او شارژ خواهد بود. 
یا هنگام ورود یا خروج از خانه می توانید از ظاهر یا چهره و یا تیپ و لباسش و ... تعریف کنید و بگویید امروز خیلی خاص شده ای و این باعث می شود اگر هنگام بیرون رفتن باشد کلی با انرژی شود و اگر هنگام ورود به خانه باشد کلا" خستگی را فراموش کند.
اصولا" آدم ها از سورپرایز شدن و نوآوری و خلاقیت خوششان می آید و به همین دلیل هنر و زیبایی را دوست دارند. بنابراین می توانید خلاقانه به دنبال فنون هنرمندانه ی خوب زندگی کردن بروید.

نسرین ابراهیم زاده
زوج درمانگر و مشاور پیش از ازدواج